ریحانه  جون ـــنبضـــ منریحانه جون ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره
محمد طاها جون ـــنبضـــ منمحمد طاها جون ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 6 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره
محمدصدرا ـــنبضـــ منمحمدصدرا ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 1 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره

♥ریحانه گردو _ طاها بادوم _ صدرا فندق ـنبضـ زندگی مامان و بابا♥

یا الله،یا رحمن، یا رحیم،ثبت قلبی علی دینک

طاها و ترنم

دیشب خونه عمه جان بودیم. ترنم خیلی رابطه اش با طاها و ریحانه خوبه. ریحانه که مشخصه چون باهاش خوب بازی میکنه و مراقبشه. طاها هم چون مثل خودش کوچولو هست و دوستش داره  و دائم همدیگه رو بوس می کنید. دیشب خیلی قشنگ داشتید با هم بازی می‌کردید آمدم ازتون فیلم و عکس بگیرم که بازی تون را متوقف کردید. تو این چند ماه که به هم علاقمند شدید، چندباری خواستم ازتون عکس بگیرم تا دوربین رو می‌بینید بلند میشین. آخه چند ماه قبل که ترنم جان نی نی تر بود نمیتونست بوس و بغلت کنه، تا میدیدت جیغ میزد و موهاتو می‌کشید،  مثلا محبت می‌کرد. قربونتون بشم من عزیزای دلم. 😍😍 دیشب بابایی به عمو میثم میگه ترنم بغل من نمیاد. عمو میگه والا من...
16 آذر 1398

گل های داوودی بابا جان و گل های بهشتی من

این عکسا رو تو حیاط خونه باباجان گرفتیم. آبان فصل باز شدن گلهای داوودی هست ، باباجان هم ماه فروردین این گلها رو تو باغچه کاشته بود. آبان ماه گلهاش در امدند، بسیار زیبا هستند. من به شخصه عاشق این عکسها شدم.😍😍😍   ...
7 آذر 1398
1