ریحانه  جون ـــنبضـــ منریحانه جون ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره
محمد طاها جون ـــنبضـــ منمحمد طاها جون ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 6 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره
محمدصدرا ـــنبضـــ منمحمدصدرا ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 1 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره

♥ریحانه گردو _ طاها بادوم _ صدرا فندق ـنبضـ زندگی مامان و بابا♥

یا الله،یا رحمن، یا رحیم،ثبت قلبی علی دینک

گل پسر -قند عسل

1396/10/21 5:50
185 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر نازم دیشب بردمت حموم وای خیلی بلا شدی اصلا نمیشه کنترلت کرد ابتدا گذاشتم تو وان اب بازی کردی نمیدونی چه سروصدایی راه انداخته بودی شالاپ شولوپ میزدی تو اب بی وقفه  ازت فیلم گرفتم.چند باری هم میخواستی خودت از وان بیای بیرون .  وقتی از وان بیرون اوردمت تا حمومت کنم چنان گریه کردی که هرکی ندونه فکر میکنه چی شده . گریهبابا که از سرکار اومد گفتم دیگه من نمیتونم گل پسر را حموم کنم میترسم از دستم در بره و بیفته.

راستی دیشب دیدم دو تا از دندون های نیش بالایی ات جوونه زدند نمیدونی چه ذوقی کردم قربونت بشم الان شش تا مروارید کوچولو تو دهان خوشگلت روییدند.

اینم بگم که شما اصلا سینه خیز نرفتی تا اومدی سینه خیز بری تازه شش ماهت شده بود که یهو چهار دست و پا راه رفتی. چهار ماهه بودی میگفتی ماما ولی الان تنبل خان اصلا حرف نمیزنی .شاکی مدام هم تو خونه دنبال منی تا ازت دور میشم هم گریه میکنی. گریهدر دستشویی و حموم هم که باز باشه بی تعارف میری توش ، چنان ذوقی میکنی و یه لبخند مسرت امیزی هم میزنی.

همه این شیرین کاریهات را نوشتم یادگاری تا اخرش بگم عاشقانه دوستت دارم که برایت مینویسم.love ily 02

 

پسندها (1)

نظرات (1)

فاطمهفاطمه
21 دی 96 20:42
چه نذر قشنگی...یاد مادر حضرت مریم افتادم که بچشو نذر خدا کردان شاءالله خدا ازتون قبول کنه به خوبی
•ஐمامان گل های بهشتـــــــــــی•ஐ
پاسخ
ممنونم فاطمه جان ان شاللهآرام