بازیگوشی های قند عسل
طاهاجونم اگه در دستشویی یا حموم باز باشه اینقدر ذوق میکنی که نگو . در دستشویی که باز نمیمونه مگر اینکه یکی بره دستاشو بشوره با سرعت چون جت چهار دست و پا به سمتش میدویی امروز دستم بند بود و در حموم باز دیدم صدات نمیاد هی صدات کردم ابجی هم مدرسه بود دیدم در حموم باز بوده و رفتی داری با دمپایی کاسه حموم و عروسکای حمومت بازی میکنی هرچی صدات کردم که یه عکس ازت بگیرم بطرفم بر نگشتی منم اوردمت بیرون.
یکی دیگه از علاقه های شما ماشین لباسشویی هست که اگه روشن باشه همینطور مات و مبهوت بهش نگاه میکنی دیروز که رفتی تو ماشین لباسشویی منم تا اومدم ازت عکس بگیرم اومدی بیرون به سیم برق و پریز برق هم بشدت علاقه داری.جارو برقی هم علاقه داری. کوچکتر که بودی از جارو برقی که روشن میشد میترسیدیو گریه میکردی، الان باهاش دوست شدی دنبالش راه میوفتی.
اینجا رفتی تو حموم:
بازم رفتی پیش ماشین لباسشویی:
آی آی سیم برق:
خونه مامانی و باز ماشین لباسشویی:
اینجا هم قلمدوش بابا شدی: