ریحانه  جون ـــنبضـــ منریحانه جون ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره
محمد طاها جون ـــنبضـــ منمحمد طاها جون ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره
محمدصدرا ـــنبضـــ منمحمدصدرا ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 1 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره

♥ریحانه گردو _ طاها بادوم _ صدرا فندق ـنبضـ زندگی مامان و بابا♥

یا الله،یا رحمن، یا رحیم،ثبت قلبی علی دینک

خرداد 98- شمال

1398/8/12 15:15
139 بازدید
اشتراک گذاری

تعطیلات 14-15 خرداد همراه عمه اینا به ویلا پیش مامان جان و باباجان رفتیم که خیلی خوش گذشت.

از جاده رفت و برگشت نگم که اینقدر ترافیک بود صبح ساعت 4 راه افتادیم بعد از ظهر نزدیک 2 رسیدیم. برگشت هم همینطور بود. ولی خوشم میاد همو طن های با حالی داریم تو اوج ترافیک شاد بودن. یکی قلیون تو ماشین می کشید ، بابایی اول فکر میکرد پیپ هست(یه چیز دودی) بعد دیدیم قلیون میکشه.😲

عکس ها مربوط به ساحل نور و جنگل کشپل:

 

 

پسندها (1)

نظرات (1)

عمه فروغعمه فروغ
20 آبان 98 0:48
خوشی هاتون مستدام😘
•ஐمامان گل های بهشتـــــــــــی•ஐ
پاسخ
ممنونم عزیزم😘و همچنین