ریحانه  جون ـــنبضـــ منریحانه جون ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره
محمد طاها جون ـــنبضـــ منمحمد طاها جون ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 6 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره
محمدصدرا ـــنبضـــ منمحمدصدرا ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 1 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره

♥ریحانه گردو _ طاها بادوم _ صدرا فندق ـنبضـ زندگی مامان و بابا♥

یا الله،یا رحمن، یا رحیم،ثبت قلبی علی دینک

نانوایی و بازیگوشی طاها

1398/9/16 12:51
154 بازدید
اشتراک گذاری

سلام طاها جونم چند باری باهات رفتم نانوایی نان خریدم خیلی حرف گوش کن بودی و خوب منم خوشحال با پسرم میرم نانوایی و همه چی آرومه ☺️

امروز ساعت 11 صبح راه افتادیم بریم نانوایی ولی با این تفاوت که گفتم با ماشینت بیای. 

رسیدیم نانوایی و ماجرا شروع شد داخل نمیخواستی بیای  و میخواستی پیش ماشینت بمونی. از طرفی پیاده روی کنار نانوایی باریک بود و یک جوب بلند داشت. منم میترسیدم با زور می آوردمت تو، هی میخواستی بری. آخر گفتم یه آقایی دعوات کنه که نری بنده خدا آروم گفت بیا تو، زدی زیر گریه بهت برخورده بود ولی دستش درد نکنه کلافم کرده بودی. با کمردرد دوبار بغلت کردم که بغلم نموندی. امروزم نانوایی شلوغ بود همه نگاهمون میکردن. خلاصه امروز حسابی حرفگوش نکن بودی😡میخواستم تو نانوایی ازت عکس بگیرم با این کارات روم نشد. 😶

بیرون تو راه برگشت به خانه گرفتم. نان‌ها هم پشتت گذاشتم. 😁

برم الان اجی ریحانه میاد(ساعت 12:31 دقیقه)

 

پسندها (2)

نظرات (1)

زهرا‌بانوزهرا‌بانو
16 آذر 98 18:15
ماشاالله چقدر شیطونه طاها جون