ریحانه  جون ـــنبضـــ منریحانه جون ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره
محمد طاها جون ـــنبضـــ منمحمد طاها جون ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره
محمدصدرا ـــنبضـــ منمحمدصدرا ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 1 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره

♥ریحانه گردو _ طاها بادوم _ صدرا فندق ـنبضـ زندگی مامان و بابا♥

یا الله،یا رحمن، یا رحیم،ثبت قلبی علی دینک

از همه چی

1398/9/18 13:40
258 بازدید
اشتراک گذاری

طاها جونم به غذا نخوردنت قیمه هم اضافه شده، جدیدا لپه هم دوس نداری😔 چرا اینجوری شدی آخه. 

این نیز بگذرد🙄 میدونم یه روزی دلم برای این روزات حتی با بد اشتهایی ات تنگ میشه و واقعاً همه اینها میشن فقط خاطراتی در ذهن من و وبلاگ شما 😢

به کارتون میگی :کاوون

کارتون مورد علاقه ات هم تو تی تو (آموزش وسایل نقلیه) که شما  میگی تی تی تو و البته منم دیگه میگم😁

آجی از مدرسه اومد بهم نقاشیشو  نشون داد، شما هم سریع گفتی من بینم😍بگذریم که آخرش دعوا شد😂. شما میخواستی صفحات دیگه رو هم ببینی، آجی هم میگفت آنجاها نکشیدم خلاصه اصرار از شما، نشان ندادن از آجی.

منم از ترس پاره شدن دفتر، ازتون گرفتمش و  به این کشمکش خاتمه دادم و خیلی بجا و بموقع ظاهر شدم. 😊

یکم از خودم تعریف کنم در افق محو بشم😉 اصلا نمیدونید چه مادری ام براتون، حل اختلاف میکنم هرچند بیشتر موثر نیست😁 اینقدرم حرفمو گوش میدین که رو ابرا هستم. ☁️☁️خلاصه من چقدر خوشبختم همه چی بر وفق مراده🌩️😶

پسندها (9)

نظرات (0)