ناگفته های اخیر
سلام عزیزانم ببخشید این مدت بخاطر اتفاقات اخیر حوصله نوشتن نداشتم
طاها جونم حسابی بلبل شدی جمعه پیش صبحانه حلیم گذاشتم که شما علاقه ای نداری ولی من گفتم بذار بگم که قبلا میخوردی یادت رفته که گفتی من اصلا نخوردم. واینکه امروز صبح، گفتم کیک میخوری؟ نشنیدم چی جواب دادی، دوباره پرسیدم که گفتی، گفتم که میخورم.
قربونت بشم فعل منفی کامل استفاده نمیکنی مثلا بعضی وقتها میگی نخوردم، بعضی وقتها میگی خوردم نه😂
یه روز کارتون میدیدی اجی مدرسه بود، بعدا گفتی کارتون دیدم، اجی بود نه، بابا بود نه😂😂
ریحانه جونم شما هم مدرسه رفتنی هفته های صبحی دوست نداری، شبها هم که دیر میخوابی، یعنی صبح ها هم من کلافه میشم تا بیدار بشی و صبحانه بخوری و بری مدرسه، هم خودت چون دیر میخوابی به سختی بیدار میشی و هنوز خوابآلودی🙄
این نیز بگذرد....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی