توپ،به به
سلام عزیزم دیشب(8/10/92) خواستم با لالایی بخوابونمت نخوابیدی و رفتی یک ربع بعد که مثل همیشه خودت تخت و اتاق رو نشون میدی که بخوابونمت رفتیم لالا ،اینبار حرف نزدم و خودم رو بخواب زدم توهم از تخت اومدی پایین توپت رو اوردی بعد لا لا کردی.
دم صبح هم خواستم بهت می می بدم قبلش گفتی به به .
جــــــــــــــــــانم .قربون زبون شیرینت ، میبوسمت.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی