ریحانه  جون ـــنبضـــ منریحانه جون ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره
محمد طاها جون ـــنبضـــ منمحمد طاها جون ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره
محمدصدرا ـــنبضـــ منمحمدصدرا ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 1 سال و 1 ماه و 24 روز سن داره

♥ریحانه گردو _ طاها بادوم _ صدرا فندق ـنبضـ زندگی مامان و بابا♥

یا الله،یا رحمن، یا رحیم،ثبت قلبی علی دینک

سوقاتی

1392/11/15 11:12
1,549 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب(15/11/92)مامان جان و باباجان و عمه به خانمان امدن و زحمت کشیدند و سوغاتی از کربلا که رفته بودند اوردند.

برای شما 2 تا پیراهن بافت زیبا اوردند که سر فرصت عکسشون رو میذارم +یک النگوی نظرچشم مبارکت.

یکم از خودت بگم چند روزه شمردن رو یاد گرفتی و تا 4 میشمری و به عدد 3 علاقمندی .چند تا پروانه درست کردم به دیوار زدم ،بهت میگم چند تا پروانه داریی؟میگی:3تا.

باباجان یا باباجون رو میگی باباجی.

دوستت دارم زیادقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان نسترن
20 بهمن 92 8:49
دوست خوبم. با کمال میل لینکت می کنم.
•ஐمامان گل های بهشتـــــــــــی•ஐ
پاسخ
ممنون عزیزم وب زیبایی داری و زیبا مینویسی پسر نازت رو هم ببوس
مامان نسترن
15 اسفند 92 9:35
چنین گفت زرتشت: ” که سوزانید بدی را درآتش ، تا ز آتش برون آید نیکی” پس تو نیز چنین کن دوست گلم واست بهترین هاروآرزو میکنم
زی زی
17 اسفند 92 14:07
سلام عزیزم.بیا پیشمون خانوم. انشالله قسمت خودت و خانواده ات.[ممنونم،همچنین]
فاطمه مامان وانیا
22 اسفند 92 17:41
سوغاتی ها مبارک دختر ناز باشه[ممنونم]